خب خب! سلام سلام! امیدوارم الآن که دارین این متنو میخونین حالتون خوب باشه و اوضاعتون به کام! اگه این متنو دارین میبینین یعنی که از آدمای نسبتاً نزدیک من حساب میشین. اگه از ورودیهای جدید یا جدیدتر علوم کامپیوتر فردوسی هستین، خوشامدگویی گرم منو پذیرا باشین و بدونین که براتون بهترینها رو آرزو میکنم. راستش یکی از علتهایی که این متنو مینویسم برای همین علاقم به شماهاست.
راستش برای اینکار دلیلهای زیادی دارم ولی چندتا از مهمتر هاش ایناست:
- اول اینکه یه چیز قابل جستوجو باشه که بعداً اگه کسی خواست در مورد تجربه خوندن کارشناسی علوم کامپیوتر تو فردوسی بدونه یه سری داده موجود باشه.
- دوم برای اینکه حس میکنم کمبود همچین متنی ممکنه حس نشه تا موقعی که برسین به موقعیت فعلی من (که یعنی فارغ التحصیل شدن بعد از ده ترم) که خب اونجا دیگه خیلی دیره.
- سومین دلیل هم برای اینکه خب (به صورت خیلی کلیشهای) زمان ما این چیزا نبود و خودمون ترم بالایی خودمون بودیم. شاید این باعث بشه شما اشتباهات من و ما رو انجام ندین و راه و چاه رو بشناسین و به نتیجههای بهتری برسین و مایه فخر ما و خودتون بشین.
- چهارمیش هم اینکه احتمالاً دعام کنین (اگه دیدم سر پل صراط چندتا فن لپتاپ دارن منو از روی پل رد میکنن، میدونم کار شماهاست🤣🤣)
خیلی طولانی بود؛ نخوندمِ این متن اینه که:
- علوم کامپیوتر فردوسی، دانشکده علوم ریاضی فردوسی یا خود دانشگاه فردوسی رو واقعاً توصیه نمیکنم! به خاطر دلایل مختلفی. از فضای سیاسی و بستهاش گرفته تا نداشتن گروه علوم کامپوتر مستقل تا این لحظه بعد از گذشت ۵ سال و کلی کلی کلی سنگاندازی و گیر و گوری که اصلاً هیچ ربطی به علم و دانش و پژوهش ندارن. حداقل برداشت من این بود که علم و پژوهش اولیت حداقل چهارم پنجمه!
- نمره و معدل بالاتر توی کارنامهتون در نهایت دیده میشه و هیچکس نمیاد بگه این چهاردهی که تو با استاد فلانی گرفتی از ۱۸ با استاد فلانی ارزشش بیشتره (چون نیست!) پس اگه دنبال آکادمیا هستین حواستون به این باشه.
- توی لاک خودتون نباشین! سمج باشین و دنبال این باشین ببینین چه فعالیت خارج برنامه خوبی پیدا میکنین.
- توی دو سال اول وارد رابطه عاطفی نشین! خیلی رو هنوز ندیدین که ممکنه یار بهتری باشند براتون. خیلیا رو هنوز نشناختین و رکب میخورین (کیومرث) و اینکه ممکنه هنوز با فضای دانشگاه کالیبره نشده باشین.
- به دنبال کارآموزی باشین چه توی شرکت های درست و حسابی چه توی دانشگاه های مختلف.
- علاقتون رو پیدا کنین و روش تمرکز کنین. شاخه شاخه پریدن رزومه خوبی نمیسازه براتون.
راستش عامل اصلیش که رتبه کنکور بود قطعاً. اینکه مشهد زندگی میکردم هم عامل موثر مهمی بود. اولین اشتباه استراتژیک من اینجا اتفاق افتاد. رتبه من ۱۸۰۰ بود. با اون رتبه خب علوم کامپیوتر شریف و تهران و ... رو نمیشه اصلا بهش فکر کرد. علوم کامپیوتر فردوسی دومین انتخاب غیر تخیلی من توی انتخاب رشته بود. (اولیش مهندسی کامپیوتر روزانه فردوسی بود که نیاوردم و شبانه رو هم نزدم). انتخاب بعدیم هم ریاضیات و کابردهای امیرکبیر بود که اون رو هم آوردم توی کارنامه سبز و نرفتم دنبال انتقال (اشتباه احتمالا سوم). خلاصه این بخش اینه که اگه هنوز قبل از انتخاب رشته هستین حتماً خیلی دقیقتر و باحوصلهتر به بررسی دانشگاه و رشته مقصد بپردازین. من اگه یه مقداری بیشتر وقت میذاشتم احتمالاً میفهمیدم که علوم کامپیوتر گروه نداره و کلاً یه استاد داره (سال ۹۸) و ... و خب این خیلی روی تصمیمم تاثیر میذاشت. میتونین از بچههای اون رشته/دانشگاه سوال کنین که فضا چطوریه و... خلاصه که Take your time! چونکه قراره چهار پنج سالی رو اونجا وقت بگذرونین.
شاید کلیشه به نظر بیاد ولی واقعاً حق فرمودند که «خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا میرود دیوار کج.» ترم اول از دو جهت خیلی حیاتیه:
- اولین ترمی هست که از فضای نسبتاً آسون دبیرستان فاصله گرفتین و وارد فضای جدید و نسبتاً سختتر دانشگاه شدین.
- درسایی که ترم اول دارین عموماً درس های پایهای و مهمی هستند که ازشون توی کل ادامه مسیر استفاده میکنین. اینکه خوب یا بد یادشون بگیرین میتونه فرق معدل ۱۴ ۱۵ باشه تا ۱۸ ۱۹. قطعاً هر چیزی جای جبران داره ولی اینقدر سریع وارد ترم دوم میشین و... که برگشتن و خوب و مفصل خوندن چیزای قبلی سخت و نزدیک به ناممکن میشه.
برای من یکی از چالش های مهم این بود که چطور ترم اول با بقیه ارتباط بگیرم و... یه مقدار سخته ولی بالاخره یه جایی یا برونگرایی پیدا میشه که باهاتون ارتباط بگیره یا هم یه نقطه اشتراکاتی پیدا میکنین که بتونین یه ارتباط اولیهای رو شکل بدین. یادمه من اولین نفری که باهاش صحبت کردم ابراهیم (اگه نمیشناسینش هم مهم نیست D:) بود که شنیدم داره راجع به لینوکس صحبت میکنه و منم وارد صحبتشون شدم. هنوزم با ابی دوستم و کلی خاطرات داریم. خلاصه که یه چیزی پیدا میکنین که بتونین ناخن رو بند کنین بهش.
یه نکته دیگه در مورد ترم اول اینکه که به طرز شوکه کنندهای حجم مطالب زیاده. مثلا میبنین استاد درس ریاضی عمومی داره از روی یه رفرنس ۱۲۰۰ صفحهای جلو میره و آخر ترم ۵۰۰ صفحهاش رو درس داده! اول از همه که نترسین و دوماً سعی کنین همه چیز رو خرد خرد یاد بگیرین. با کلاس بیاین جلو و اصلا نذارین چیزی تلانبار شه که در نهایت یهویی میبینین رسیدین به فرجه و صدها صفحه جزوه و رفرنس و... و تمرینی که حل نکردین. طبیعیه که ممکنه یه وقتایی عقب بمونین. سعی کنین آخر هفتهها این عقب موندنها رو جبران کنین.
سعی کنین ترم اول با فضای دانشگاه، روال کارهاش و امکاناتی که در اختیارتون میذاره آشنا بشین. مثلاً توی دانشگاه فردوسی، بنیاد دانشگاه فردوسی بر اساس رتبه کنکور سراسری دانشجوها رو بورسیه میکنه (ماهی یک میلیون تومن در حال حاضر) ولی اینو تو ورودی ما خیلیا نمیدونستن. خلاصه که تا میتونین اشنا بشین! راستی دانشگاهتون احتمالاً کلی مجموعه داره، مثل انجمنهای علمی، آزمایشگاهها، کانونهای فکری/فرهنگی/ورزشی، شوراهای مختلف و... هر کدومشون میتونه توی مسیر تحصیل/زندگی بهتون کمکهای جالبی بکنه. پیشنهاد میکنم حتماً یه آزمایشگاه که کارش رو دوست دارین پیدا کنین و سعی کنین یواش یواش عضو بشین توش. آزمایشگاه ها بهتون فرصت پژوهش میدن و برای رزومتون به شدت مفیدن. توی این موارد ترم بالاییها میتونن خیلی مفید باشن. خجالت نکشین و مودبانه درخواست کنین، مطمئن باش.
یادتون باشه اگه ترم اول خوبی داشته باشین احتمالاً در ادامه هم به خوبی پیش میرین ولی اگه ترم اول رو خیلی خوب پیش نبرین بهتر کردن اوضاع به مراتب سختتره. هرچند جای بهبود از هر نقطهای هست، هرچه زودتر و جلوتر اقدام کنین خودتون راحتترین. لطفاً ترم اول رو جدی بگیرید!
چیزایی که اینجا میخونین در مورد همه ترم ها صدق میکنه. یه چندتاییش هم در مورد ترم هست ولی به هیچ ترمی مربوط نیست :)
اول از همه باید بگم که No Rush! تقریباً هیچ دلیلی برای عجله نیست و تقریباً میتونم تضمین کنم بهتون که زودتر تموم کردن کارشناسی نه تنها به نفعتون نیست بلکه به ضررتون هم تموم میشه چون یا مجبورین از سر و ته کار بزنین یا هم مجبورین خیلی بیشتر از حد نرمال تلاش و کار کنین که یه نتیجه معمولی بگیرین توی مدت زمان کمتر. اگه پسر هستین و معاف از سربازی نیستین، توصیه اکیدم اینه که از تمام طول معافیت تحصیلیتون که ۵ ساله استفاده کنین (اون نامه معافیت تحصیلی که اول دانشگاه میگیرین توش نوشته چند سال معافیت تحصیلی دارین) که یعنی کارشناسی ۱۰ ترمه داشته باشین. اگه هم که سلام! دختری؟ بازم به نظرم ۱۰ ترم ایده معقولیه به شرطی که ترم های آخر سبکتر واحد داشته باشین که بتونین وقت خیلی بیشتری صرف پژوهش و جمع کردن رزومه بذارین.
خیلی کارای مختلفی میشه کرد. از گیمنت رفتن های بیامان گرفته تا... معمولا دانشگاه یه سری برنامه اوقات فراغت داره که معمولا توی تابستون شکوفا میشن هرچند در طول سال هم جریان دارن. مثلا من خودم کلاس شنای دانشگاه رو رفتم. از فعالیتهای فان که بگذریم. عموماً آزمایشگاههای دانشگاه تابستون هم فعالن و زمان خوبیه که بدون داشتن دغدغه نمره یه چیزی رو یاد بگیرین و تجربه کنین. بهترین حالت صرف کردن تابستون دورههای کارآموزی هست. دقت کنین که این کارآموزی اصلاً محدود به ایران هم نیست! میتونین Summer Internship دانشگاههای خوب دنیا رو چک کنین. خیلیاشون با پول خودشون حاضرن دانشجو رو ببرن یه مدت یکی دوماه و براش یه فضای خیلی پویا و ... فراهم کردند. دقت کنین که تعدادشون اصلا کم نیست. متقضی هم کم نیست، ولی نکته مهمش اینه که شاید نتونین برای برنامه تابستونی ETH قبول شید، ولی در نهایت با احتمال خوبی میتونین یه جایی برای خودتون پیدا کنید. فقط حواستون باشه که این خارجیا خیلی از قبل برنامه میریزن ممکنه بعضی وقتا حتی لازم باشه از یکسال قبل نیاز باشه اپلای کنین برای Internship و ... ولی درنهایت نشدنی نیست.
اینو عامدانه زیر قسمت قبلی نوشتم چون ارتباط نزدیکی به اون داره. یک سری موارد هستند که ممکنه در ابتدا علاقه خاصی نداشته باشید بهشون ولی بعدا علاقهمند بشین، یا هم ممکنه یکهویی تازه وسط کارشناسی باهاش آشنا بشید و اولین واکنشتون این باشه که «چه بد! کاش همون ترمای اول آشنا شده بودم باهاش و براش تلاش کرده بودم، الان شانسش رو داشتم موفق بشم توش.» یه لیستی از این موارد رو اینجا میارم:
- مسابقات حوزه برنامهنویسی رقابتی، مخصوصا ICPC
- مسابقات فتح پرچم مربوط به امنیت، به خصوص رویداد های جهانی مثل PicoCTF
- مسابقات World Skills که خیلی وسعت زیادی داره و البته محدودیت سنی!
میشه گفت که همه موارد بالا شدیدا نیاز دارند که طولانی مدت، مکرر و متداوم براشون وقت بذارین، واضحه که فعالیتهای تیمی هستند و نیازه که تیم بسازید حتما! ولی اگه رتبه خوبی توی هرکدوم از مسابقات بالا بیارید، مسیرتون برای اپلای تحصیلی خیلی هموار تر خواهد بود.
این مورد خیلی مورد علاقه شخصی من نبود، ممکنه به خاطر این باشه که خیلی توش مستعد هم نبودم برخلاف برخی از دوستان. این مسابقات دانش الگوریتمی شما رو میسنجن، قالبا چندتا سوال (5 تا 10 عدد) سوال به تمامی تیمها داده میشه و پاسخهاتون رو ثبت میکنید، به صورت خودکار تصحیح میشه و امتیازتون ثبت میشه. در نوع خودش هیجانانگیز هست و آدرنالین خوبی بهتون میده حل کردن درست یه سوال! مخصوصا اگه اولین تیمی باشین که اون سوال رو درست حل میکنه. ساختار مسابقات این شکلیه که در سطح دانشگاه برگزار میشه، مایندههای دانشگاهها انتخاب میشن، از رقابت دانشگاهها نمایندگان کشور انتخاب میشن، بعدش هم وارد مسابقات منطقهای و جهانی میشین. مجدد میگم که حتی مدال برنز کشوری توی رزومتون خیلی تاثیر میذاره. اگه براتون فان به نظر میاد حتما امتحانش کنین و براش وقت بذارین.
علایق من بیشتر به این سمت میل داشت. این مسابقات یه کم بیشتر از اینکه آکادمیک باشه بیشتر به سمت صنعت میل میکنه. هدفش اینه که ازش CyberSecurity واقعی یاد بگیرین، نه مهملات خاک خوردهای که به دردتون نمیخوره. شکل مسابقاتش هم شبیه قبلیه. مجموعهای از سوالات در اختیارتون قرار داده میشه. هدف شما اینه که در هر سوال پرچم رو پیدا کنید. پرچم معمولا یه رشته است که یا یه جایی قایم شده یا برای رسیدن بهش باید به یه سرور/برنامه نفوذ کنید. منابع خوبی هم برای یادگیری وجود دارن که مثال های خوبش ایناهان:
- Over the wire
- Try Hack me
- Hex tree
- Hack the box
اگه مورد علاقتون بود حتما برین سراغش که هم نوره هم تماشا. اگه هم فکر میکنین که فقط آدمایی که میخوان برن سمت بازار کار وارد این وادی میشن سخت در اشتباهین! دانشگاه های معروف مثل EPFL و Carnegie Mellon هم تیم CTF دارن و پیگیر بازی میکنن.
این مورد دیگه خیلی به دنیای واقعی نزدیک تره. مثلا توش مسابقات نجاری هست! از حوزه کامیپیوتر هم تقریبا هر زیرشاخهای رو بخواین در سطح جهانی مسابقه داره، از طراحی وب گرفته تا سیمکشی سرور! میتونین بیشتر راجع بهش بخونین و به نظرم به اندازه کافی شناخته شده نیست، منم البته خیلی در موردش نمیدونم. خیلی مهمه که اگه میخواین برین World Skills حتما زود انجامش بدین چون محدودیت سنی داره و من زمانی که میخواستم شرکت کنم محدودیت سنیش رو رد کرده بودم (فکر کنم عموما ۲۰ سال بود محدودیتش ولی رشته به رشته فرق داره)
سعی کنین کلاسهای مفید رو همیشه شرکت کنین. ولی خب ممکنه پیش بیاد که به هر دلیلی نخواین، شاید امروز دل و دماغ کلاس رو ندارین یا شایدم سرتون خدایی نکرده درد میکنه. شایدم اصلاً میخواین برین دیت! نکته اصلیش اینه که همیشه یکی دوتا غیبت رو مصرف نکنین و بذارین برای روز مبادا که اگه اتفاق پیشبینی نشدهای افتاد بتونین ازش استفاده کنین.
به نظرم که فرصت خوبیه که یه کم از فضای علوم کامپیوتر و ... فاصله بگیرین و یه فیلد دیگه رو مزهمزه کنین. من خودم مکالمه انگلیسی و روانشناسی اجتماعی برداشتم. اگه هم میخواین حتما مربوط به CS باشه توصیه میکنم توی حوزهای که بهش علاقه دارین یکی دوتا درس ارشد بردارین (نمره خوب گرفتن توی درس ارشد موقعی که کارشناسی هستین توی رزومه نکته مثبتی هست و میتونین پزشو بدین). جا داره به رسم ادب از ابی یادی کنیم که بخشی از واحد های خارج رشتش ایناها بودن:
- کارگاه سبزیکاری
- کارگاه شیشهگری
- شطرنج
اگه تا ترم سه و چهار هنوز پیداش نکردین اشکالی نداره و نگران نباشین. پیدا کردنش یه کم ممکنه طول بکشه که با امتحان کردن کارای مختلف و... میشه سرعت داد بهش. مثلاً من موقعی که دیدم یه Div ساده رو نمیتونم Center کنم فهمیدم فرانت اصلا کار من نیست و هیچ استعدادی هم توش ندارم!
تا انجام ندین نمیتونین مطمئن باشین! اگه حدس میزنین مثلاً به AI علاقه دارین برین یه کورس AI دانلود کنید و تمریناشو حل کنین و ببینین هنوزم بهش علاقه دارین یا نه؟ اگه جوابش آره بود که تبریک میگم شما یکی از علایقتون رو پیدا کردین. راستی علایقتون ممکنه عوض بشن، یا ممکنه به همه چیز علاقه داشته باشین که هیچ ایرادی نداره. فقط اگه فکر میکنین به همه چی علاقه دارین سعی کنین محدودتر کنین خودتونو تا برسین به یه مجموعه کوچیک و مرتبط چون اگه علایقتون پخش و پلا باشه نمیذاره خیلی عمیق بشین که خوب نیست.
سعی کنین واحدهاتون رو تا جای ممکنه به علاقتون نزدیک بردارین. نظر شخصیم هم اینه که از استاد هایی که نمره نمیدن و میگن ۲۰ مال خداست به شدت دوری کنید. با یه استاد معقولی بردارین که سلامت روانتون رو به هم نریزه! شاید عجیب باشه ولی دانشگاه و شیوه نمرهدهی اساتید میتونه فوقالعاده عصبانی کننده و برهم زننده آرامش روان باشه. مخصوصا زمانی که استاد سین میکنه و جواب نمیده و حاضر نیست برگه امتحانتون رو نشون بده (خلاف قانونه این مورد البته). یه سری جاها هم مجبور میشین که خب دیگه چارهای نیست. در نهایت هم بگم که اگه مثلاً میخواین ۸ ترمه تموم کنین و ۱۳۶ واحد باید پاس کنین به نظرم هر ترم اندازه ۱۴۶/۸ واحد بردارین (۱۰ واحد حاشیه اطمینان گرفتم که اگه افتادین دوباره برداشتین بازم ۸ ترمه تموم بشه). البته که نظر شخصیم اینه که تا ترم ۵ واحد زیادتر بردارین (مخصوصاً اینکه برای استعداد درخشان لازمه تا آخر ترم ۶ حداقل ۳/۴ واحد های کل رو پاس کرده باشین) ولی ترمهای آخر رو سبک و سبک تر کنین جوری که سال اخر کلا ۲۴ واحد بردارین. که حداکثر وقت برای پژوهش رو هم داشته باشین.
اگه هدفتون اپلای هست، حتما پروژه کارشناسی رو بردارین. با استادی بردارین که ترجیحاً از قبل میشناسینش و با دانشجوهای دیگش صحبت کردین و اخلاقیاتشو میدونین و حتماً موضوعی رو انتخاب کنین که ارزش پژوهشی داشته باشه و حداقل یه مقاله کنفرانسی ازش بشه نوشت پروژه کارشناسی فرصت خاصیه و میتونه چیزای زیادی رو بهتون یاد بده. برای زمان برداشتنش هم به نظر خودم بهترین تایم اینه که ترم ۹ برش دارین. اونوقت تا پایان شهریور وقت دارین که پروژه رو تحویل بدین. که میشه تقریبا ۱۱ ماه وقت برای انجام پروژه که وقت کافی برای انجام خیلی چیزا هست.
جواب این دیگه خیلی بستگی به هدف شما از اومدن به دانشگاه داره. ولی سعی میکنم تجربیات خودم و اطرافیان رو چکیده بگم. ولی قبلش میخوام بگم که اینکه چندجا مصاحبه رفتین و رد شدین اصلا چیز بدی نیست. اصلاً به خودتون سخت نگیرین. معمولاً از ترم ۶ یا ۷ عموماً میشه وارد بازار کار شد. مواردی رو هم دیدم که از ترم ۵ وارد بازار کار شدند. ولی خب از قبل دانشگاه یه بکگراندی داشتند. من خودم اولین کارآموزی بدم رو ترم ۴ رفتم. کارآموزی بهتری رو در ترم ۶ رفتم که منجر شد از ترم ۷ وارد بازار کار هم بشم. در نظر بگیرین که مثلا ترم ۳ و ۴ شما هنوز خیلی درس های کاربردی مثل پایگاه داده، سیستمعامل، شبکه، هوش مصنوعی و... رو نگذروندین. طبیعیه که وارد شدن به بازار کار براتون توی این مرحله سخت باشه.
اگه هدفتون از دانشگاه ادامه تحصیل توی مقاطع بالاتر هست و از لحاظ مالی هم تامین هستین خیلی نیاز نیست خودتون رو مجبور کنین که حتما یه شغلی پیدا کنین. میتونین وقتی که قراره صرف کار در صنعت کنین رو روی پژوهش سرمایهگذاری کنید و نتیجه بسیار روشن و خوبی هم در راستای هدف بلند مدتتون بگیرین. هر چند کار در صنعت میتونه زاویه دید جدیدی بهتون بده و کانکشنهای خوبی هم براتون فراهم کنه.
اگه هدفتون از دانشگاه اینه که بعد از اتمام کارشناسی وارد بازار کار بشین یا همزمان با ارشد یه شغلی هم داشته باشین توصیه میکنم که حتما یه تجربه کاری هرچند محدود هم که شده برای خودتون دست و پا کنین. البته که کارکردن توی محیط/کمپانی بد، بدتر از کار نکردنه. حالا کار خوب و محل کار خوب چیه؟ به نظرم این سه تا ویژگی رو باید داشته باشه حتما:
- منعطف باشه، جوری که به سادگی بتونین کلاس هاتون رو شرکت کنین و صدمه جدی به دانشگاه وارد نکنه.
- مسیر پیشرفت شغلی توش واضح باشه و از بدو ورودتون مشخص باشه توی چه مسیری قراره پیش برین.
- آدمای باسواد و باتجربه داخلش باشن.
اگه جایی هم اینا رو شنیدین فرار کنین که به اصطلاح اینا Red flag هست:
- ما یه استارتاپ کوچیک هستیم و اینجا یه خانوادهایم (استارتاپ کوچیک جای کارآموز نیست، جای نیروی خبره و چابکه)
- حالا بیا اینجا یه چند ماهی کارآموز باش، اگه خوب بودی جذبت میکنیم (مدت زمان کارآموزی از قبل باید مشخص باشه)
- شما یه مبلغی رو پرداخت کن که بتونی کارآموز ما باشی و بهت کار رو یاد بدیم (واقعا نمیدونم چی بگم ولی هستن همچین جاهایی!)
- اینجا ما تنوع تسکهامون خیلی بالاست جوری که حوصلت سر نمیره (دنبال آچار فرانسه میگردن، فقط در صورتی تنوع خوبه که در یک جهت واحد باشه نه اینکه یهو از فرانت بپری شبکه از شبکه بری هوش)
- اینا برات رزومه میشه.
اگه به شبکه علاقه مندین و مشهد هستین بهم پیام بدین توی تلگرام یا ایمیل، ببینم میتونم راهنماییتون کنم و/یا براتون کارآموزی درست و حسابی پیدا کنم؟
نوشته از مشیا
مِشیام و داشتم این رو میخوندم، میخواستم بگم که خیلی وقتا موقعیت های خوبی رو از دست دادم چون فقط یک رزومه نداشتم که ارسال کنم، رزومه فقط یک فایل pdf عه که نشون میده چه کاری بلدین، مهم نیست اگر سابقه تحصیلی یا کاری ندارین فقط همین الان یک word باز کنین و توش اسم و فامیلتون رو بنویسین، رشته تحصیلی دبیرستان و دانشگاهی که قبول شدین هم اضافه کنین که خالی نباشه، بعدا برای اینکه با سوابق درخشانی که بدست میارین پرش کنین وقت دارین ولی بهتره از همین الان اونو داشته باشین.
پ.ن: لطفا از این قالب های جیگول میگول استفاده نکنید. یه رزومهای که توش کلی دایره داره که مثلا کنار یکی نوشته C++ و شصت درصدش پرشده اصلا چیز معقولی نیست. از سادهترین قالب ممکن استفاده کنید. خوانا باشه و سعی کنین همه چیز رو در خلاصهترین حالت ممکن بنویسید.
نوشته از ماریان
چیزی که خیلی پررنگه، درس خوندنه. که آره بخونید خیلی مهمه ولی یه چیز مهمتر رو یادتون نره؛ خاصترین ارزشی که درحال حاضر دانشگاه میتونه به دانشجوهاش ارائه بده ساخت ارتباطاته. اگر قرار به درس خوندن و یاد گرفتن باشه که خیلی از استادها اصلا سواد درس دادن ندارن ((: و عملا درس رو با یوتیوب و سایتهایی مثل فرادرس میتونید یاد بگیرید. از اون طرف اگر قصدتون ورود به بازار کار باشه الان مدرک کمترین اهمیت رو داره. و حتی اگر قصد مهاجرت تحصیلی هم دارین باز ساخت ارتباط و کانکشن بیشترین چیزیه که به کارتون میآد. بهخصوص وقتی نیاز به توصیهنامه داشته باشین.
از طرف دیگه حتماً حتماً لینکدین نصب کنین و به مرور پروفایلتون رو کامل کنید. چیزی که باید حتماً حواستون بهش باشه اینه که عکس پروفایلتون نه خیلی رسمی مثل عکس ۴×۳ باشه نه عکس سلفی مناسب شیر کردن توی اینستاگرام. تحصیلاتتون رو وارد کنید، کمکم استادها رو پیدا کنین و کانکشن بسازین با همدانشگاهیها و غیر همدانشگاهیهاتون. اگر قصدتون مهاجرته هم برای توصیهنامه و پیدا کردن دانشگاه بعداً خیلی کمکتون میکنه. اگر قصدتون ورود به بازار کاره هم که درستترین جای ممکن اومدین. اگر توی این موارد سوالی داشتین هم خوشحال میشم کمکتون کنم ولی در اولین قدم برین لینکدین نصب کنید((:
پ.ن: من خودم شخصا خیلی اهل لینکدین نیستم و اکانت لینکدین ندارم. اگه مثل من هستین و از فضاش خوشتون نمیاد باید بهتون بگم که راههای بهتری هم براش وجود داره. اگه دنبال استاد میگردین توی csranking با توجه به رشته استاد پیدا کنید و webpage شخصی استاد رو چک کنین و بهش ایمیل بزنید. ایمیل این روزا خیلی به نظرم underrated شده. اگه به اندازه کافی حوصله داشته باشید حتی میتونید با خفنترین استادها صحبت داشته باشید. یه راه دیگه هم برای ساخت ارتباطات، کنفرانس های علمیه (کنفرانس علمی واقعی نه این کنفرانسهایی که اسمش بینالمللی هست و واقعیتش نه). یا هم یه مقالهای که خوشتون اومد رو بخونین و به نویسندههاش ایمیل بزنین و راجع بهش باهاشون صحبت کنین.
حلت یا حلتمرین یا همون TA به کسی میگن که کمک استاد میکنه برای جلو بردن درس، عموماً هم وظایفش برگذاری کلاس حلتمرین و رفع اشکال و... هست. حلتشدن خوبه و توی رزومه میتونه نکته مثبتی باشه. اگه قصد اپلای دارین سعی کنین حتما ۲ ۳ باری حلت شده باشین. نکته مهم در مورد حلت شدن اینه که اگه حلت شدین یادتون باشه که شما هم دانشجو هستید و اونی هم که درس رو برداشته دانشجو، خلاصه که نگاه بالا به پایین نداشته باشین. اینم بگم که ممکنه رقابت برای حلت شدن زیاد باشه. سعی کنین اگه میخواین حلت ترم بعدی بشین برای فلان درس اخر ترم جاری با استاد صحبت کنین که من برای ترم بعد علاقه دارم حلت شما بشم برای این درس و ببینین استاد چطور راهنماییتون میکنه.
بهترین منبع منبعی هست که خود استاد از روش درس میده. حالا ممکنه شما مثلا با خوندن کتاب خیلی ارتباط برقرار نکنی و ترجیحت ویدیو و... باشه که خب موردی هم نیست و خیلی هم عالی، منابع مختلف رایگان به شدت با کیفیت و متعددی برای دنبال کردن دروس دانشگاهی هست. یکی از مهمترین هاش به نظرم دوره های ضبط شده دانشگاه MIT هست که میتونین به صورت رایگان ببینین و دانلود کنین. از Udemy و سایر دوستاش هم که نگم براتون. توصیه اکیدم اینه که آب رو از سر چشمه بنوشید و خودتون منابع اصلی درسی رو مطالعه کنید
توصیه میکنم از همون اولا یه کلاس زبان انگلیسی خوب پیدا کنین و ثبتنام کنین و پیوسته ادامه بدین تا در آخر دوره تحصیلتون تسلط خوبی به انگلیسی داشته باشین که هم به درد اپلای میخوره هم خیلی کارتون رو راه میندازه و در های جدیدی رو باز میکنه به روتون. البته اگه علاقه دارین به کار و کشور آلمان، آلمانی هم میتونه زبان سود آوری باشه به این معنا که بلد بودنش در سطوح بالا میتونه برتری واضحی بهتون بده زمانی که برای آلمان و... اپلای میکنین.
همیشه سعی کنین در کنار دروس دانشگاه در حال یادگرفتن یه چیز مربوط به CS ولی خارج از برنامه باشین. اون چیز میتونه یه شاخه جدید از دانش باشه، مثلا فرض کنین شما به رمزنگاری علاقه مند هستین. میرین یه کورس رمزنگاری دانلود میکنین و شروع میکنین به خرد خرد یاد گرفتنش. یا اون چیز میتونه یه ابزار یا فریمورک یا سیستم عامل باشه. خلاصه که بیکار ننشینید.
متاسفانه یا خوشبختانه Hype AI باعث شده تا حجم عظیمی از توجهها بره اون سمت و یک خلا در بخشهای دیگه کامپیوتر به وجود بیاد. از من میپرسین که این فرصت بسیار خوب برای کسی که علایقشون رو شناختن و میدونن چیکار کنن. سعی کنین تا جای ممکنه هر درسی رو بفهمین و یادبگیرین. امروز شاید فلان موضوع توی جبر یا آنالیز عددی براتون خیلی رندوم و بی خاصیت بیاد ولی زمان که بگذره متوجه میشین چه قدر همون چیزایی که بهشون کم توجهی میکردین و ... مهم بودن و به درد چه کار هایی که نمیخوردن.
امیدوارم که چیزایی که بالاتر نوشتم به کارتون بیاد و شما بهتر از من تصمیم بگیرین و عمل کنین. دوستتون دارم شدید به مدت مدید. میدونم این متن غلطهای نوشتاری زیادی داره. (الان کمتر داره. من یکم درستش کردم ابی) فعلا یک پیشنویسه و توی خواب و بیداری تایپش کردم. ولی خب پذیرای PR های شما هستیم.
این لیست به ترتیب زمان اولین contribute مرتب شده.
- خودم
- ابراهیم
- مشیا
- ماریان
حتما! چرا که نه! یا روی این مخزن ایشو بزنین یا برای من توی تلگرام بفرستین. خیلی خوشحال میشم که بقیه هم مشارکت داشته باشن.